بریده هایی از کتاب حرفهایی که کاش می زدم اثر کیتلین کلی به ترجمه نهال سهیلی فر رو براتون می ذارم.
این کتاب برخلاف سایر داستان های عاشقانه نوشته شده است. در این کتاب شما با تخلیه های ذهنی نویسنده که شاید قرار بوده هیچوقت منتشر نشود و خواننده ای هم نداشته باشد، روبرو می شوید.
متن های ساده اما پر از حس عمیق عاشقانه
- روی هر قطره اشکی که از چشمم میچکه اسم تو نوشته
- همیشه ازم میپرسن نگاه خاص یعنی چی؟ نگاه خاص یعنی باورم نمیشه یه نفر به فوق العادگی تو داره وقتشو با یه نفر مثل من میگذرونه. نگاه خاص یعنی وقتی بهت نگاه میکنم به چشم من تو تنها آدم توی دنیایی. نگاه خاص مال وقتیه که با کلمات نمیتونم وصفت کنم که چقدر دوست دارم
- بعضی وقتا به این فکر میکنم که چرا مردم به مرگ به چشم یه تراژدی نگاه میکنن. خود مرگ که تراژدی نیست، تمام چیزهایی تراژدی ان که به مرگ منجر میشن.
- اگه تو بخوای برات میمیرم. اگه تو بخوای برات میجنگم، ولی اگه من بخوام تو این کارها رو میکنی؟
- لبخندش میدرخشه چون نمیخواد کسی دردی که زیر پنهونه رو ببینه
- اون هنوز زنده اس و بعضی وقتا، فقط بعضی وقتا… یه لبخندی هم می زنه
- باورم نمیشه که دستای سردت چه گرمایی به دل من میبخشه
- خونواده میتونه به معنای کسی باشه که حاضرین براش بجنگین
- قلبت هم مثل وعدههات پوچ و توخالی یه
- با تمام اینا هنوز وقتی به چشمات نگاه میکنم نمیتونم جلوی لبخندمُ بگیرم
- نمیشه قسمت سختو رد کرد و زد جلو چون همونا به رشد کردنمون کمک میکنن
- تقریباً تمام جورچینُ تکمیل کردم تنها تیکهای که نیست تویی
- کاش میشد از نوشتن در مورد دست بردارم اما گویا کلمات ساز خودشونو میزنن.
- الان میفهمم چرا میگن تو دام عشق افتادن. چون از یه جایی به بعد خودت نگه داشتن سخته. و وقتی که به دام افتادی کلی وقت میبره تا بتونی خودتو آزاد کنی، اما وقتی عاشقی حس میکنی داری پرواز میکنی اوج میگیری و از دامی که توش افتادی بیرون میای.
- اعتماد به نفس برای آدمای نامطمئن و متزلزل کابوسه
- حسادت لباسی یه که بیشترمون زیر لایه لایههای روحمون میپوشیم چون هیچ وقت هیچکس اعتراف به حسود بودن نمیکنه
- تنها بودن و احساس بیکسی کردن دو چیز متفاوتن
- صدای سکوت وقتی از همیشه بلندتره که همه ولت کردن و تو نمیدونی چرا
- سنگ و چوب ممکنه استخوانامُ بشکنن اما این حرفای مهمله که همیشه آزارم میدن
- اینجوریه که تنهام ولی کسی رو هم نمیخوام. همه رو از خودم میرونم نمیتونم با هیچکس کنار بیام. نمیتونم دلم نمیخواد اینجا باشم. شاید اگه یه نفر بیاد در سکوت کامل فقط کنارم بشینه ممکنه حالم خوب بشه.
- شجاعت وقتیه که به شیطونایی که توی سرت ولوله به پا کردن بیتوجهی میکنی و به زندگیت میرسی
- خیلی دوست دارم ببینم که من از دید چشمای تو چه جوری ام.
- نمیتونم نگاههای قاضی مأبانهای یو که به من میندازن یا حس ترحمِ توی چشماشونُ تحمل کنم لطفاً دیگه نگران من نباشین
- من اقیانوسی بودم عمیق و پر از زیبایی اما تو از کوسهها میترسیدی
- اگه نوشتن هم نبود دیگه چطور میتونستم زنده بمونم؟
- دارم اون بالا بالاها پرواز میکنم و بقیه آدمای روی زمینو تماشا میکنم. که اشک میریزن و با خودم فکر میکنم که چرا آدم ناراحت باشه؟ یه دنیای به این بزرگی پیش روی آدمه. بعد از خواب بیدار میشم و میفهمم اونی که داشت روی زمین اشک میریخت خودم بودم.
- الان میفهمم چرا میگن تو دام عشق افتادن. چون از یه جایی به بعد خودت نگه داشتن سخته. و وقتی که به دام افتادی کلی وقت میبره تا بتونی خودتو آزاد کنی، اما وقتی عاشقی حس میکنی داری پرواز میکنی اوج میگیری و از دامی که توش افتادی بیرون میای.
آخرین دیدگاهها