شعر

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود

هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

 

چوپانی این گله به گرگان بسپردند

این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود؟!

 

رندان به چپاول سر این سفره نشستند

این ها همه از غفلت و بی حالی ما بود!

 

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند

هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود…

 

گفتند چنینیم و چنانیم، دریغا!

این ها همه لالایی خواباندن ما بود!

 

ای کاش در دیزی ما باز نمی ماند

یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود….

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *